زیباترین اشعار

معاصر307-نخواست هیچ خردمند وام از ایام که با دسیسه و [...]

معاصر306-در خانه شحنه خفته و دزدان بکوی و بام ره [...]

معاصر305-ای بی خبر ز منزل و پیش آهنگ دور از [...]

معاصر304-هفته‌ها کردیم ماه و سالها کردیم پار نور بودیم و [...]

معاصر303-ای دوست، دزد حاجب و دربان نمی‌شود گرگ سیه درون، [...]

معاصر302-دل اگر توشه و توانی داشت در ره عقل کاروانی [...]

معاصر301-عاقل از کار بزرگی طلبید تکیه بر بیهده گفتار نداشت [...]

معاصر300- اگر چه در ره هستی هزار دشواریست چو پر [...]

معاصر299- شالودهٔ کاخ جهان بر آبست تا چشم بهم بر [...]

معاصر298- گویند عارفان هنر و علم کیمیاست وان مس که [...]

معاصر297-آهوی روزگار نه آهوست، اژدر است آب هوی و حرص [...]

معاصر296- ای دل، فلک سفله کجمدار است صد بیم خزانش [...]

معاصر295-یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی بگفت ای [...]

معاصر294-رهائیت باید، رها کن جهانرا نگهدار ز آلودگی پاک جانرا [...]

معاصر292-ای دل عبث مخور غم دنیا را فکرت مکن نیامده [...]

معاصر291-نگاه چشم بیمارت چه خسته ست کبوترجان! که بالت را [...]

معاصر290-چو نی می نالم از داغ جدایی دریغا ای نسیم [...]

معاصر289-سپیده سر زد و مرغ سحر خواند سپهر تیره دامان [...]

معاصر288-به خوابی دیدمش غمگین نشسته گرفته در بغل چنگی گسسته [...]

معاصر287-ای دیده تو را به روی او خواهم داد از [...]

معاصر286-برخیز دلا که دل به دلدار دهیم جان را به [...]

معاصر285-گر خون دلی بیهوده خوردم، خوردم چندان که شب و [...]

معاصر284-امروز منم که راهی کوی توام امید وصال می کشد [...]

معاصر283-چشم بستندم که دنیا را مبین دل ز دنیا کنده [...]

معاصر282-سر به سنگی می زدم فریاد خوان پاسخم آمد شکست [...]

معاصر281- عشق شادی ست، عشق آزادی ست عشق آغاز آدمی [...]

معاصر280-دلا دیدی که خورشید ازشب سرد چو آتش سر ز [...]

معاصر279-عمری ست تا از جان و دل، ای جان و [...]

معاصر278-نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت [...]

معاصر277-آن که مست آمد و دستی به دل ما زد [...]

معاصر276-حکایت از چه کنم سینه سینه درد اینجاست هزار شعله [...]

معاصر275-بخت اگر بیدار باشد خواب بردارد مرا یکسر از بستر [...]

معاصر274-منشین چنین زار و حزین چون روی زردان شعری بخوان، [...]

معاصر273-هنوز عشق تو امید بخش جان من است خوشا غمی [...]

معاصر272-چو شبروان سرآسیمه، گرد خانه مگرد تو خود بهانه ی [...]

معاصر271-شکوه جام جهان بین شکست ای ساقی نماند جز من [...]

معاصر270-گفتم که مژده بخش دل خرم است این مست از [...]

معاصر269-شبی رسید که در آرزوی صبح امید هزار عمر دگر [...]

معاصر268-دگر نگاه مگردان در آسمان کبود کبوتران تو پر خسته [...]

معاصر267-با این غروب از غم سبز چمن بگو اندوه سبزه [...]

معاصر266-حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست آه ازین [...]

معاصر265-تن تو مطلع تابان روشنایی هاست اگر روان تو زیباست [...]

معاصر264-درین سرای بی کسی اگر سری در آمدی هزار کاروان [...]

معاصر263-شکسته وارم و دارم دلی درست هنوز وفا نگر که [...]

معاصر262-تو می روی و دل ز دست می رود مرو [...]

معاصر261-بگردید، بگردید، درین خانه بگردید دیرن خانه غریبند، غریبانه بگردید [...]

معاصر260-ای ماه شبی مونس خلوتگه ما باش در آینه ی [...]

معاصر259-در هفت آسمان جو نداری ستاره ای ای دل کجا [...]

معاصر258-باز آی دلبرا که دلم بی قرار توست وین جان [...]

معاصر257-کیست که از دو چشم من در تو نگاه می [...]